داستان شیراز

شهر شیراز

شهر شیراز مرکز استان فارس و پنجمین شهر بزرگ و پر جمعیت ایران است. شیراز از سمت شمال به شهرستان­های سپیدان و مرودشت، از قسمت غربی به شهرستان­ کازرون، از قسمت جنوبی به شهرستان­های فیروزآباد و جهرم و از قسمت شرقی به شهرستان­های استهبان و فسا منتهی می­شود. در قسمت شمالی شیراز کوه­های چهل مقام، باباکوهی، کوه پشت مله، کوه توسیاه و کوه   دراک قرار دارند.در جنوب این شهر نیز کوه­های سبز پوشان و قره باغ قرار دارند. و بطور کلی این شهرستان در میان کوه های بلند قرار گرفته است و به همین جهت از نظر آب و هوایی و موقعیت جغرافیایی دارای جاذبه های بسیاری و از لحاظ سوق‌الجیشی و حفظ شهر اهمیت ویژه‌ای دارند. مختصات جغرافیایی شیراز عبارتست از ۲۹ درجه و ۳۶ دقیقه شمالی و ۵۲ درجه و ۳۲ دقیقه و ارتفاع آن از سطح دریا بین ۱۴۸۰ تا ۱۶۷۰ متر در نقاط مختلف شهر متغیر است. رودخانه خشک شیراز رودخانه فصلی است که پس از عبور از شهر شیراز به سمت جنوب شرقی حوضه خود متمایل شده و به دریاچه مهارلو می‌ریزد. شیراز پس از تبریز و تهران، سومین شهر ایران بود که در سال ۱۲۹۶ خورشیدی، نهاد شهرداری در آن تأسیس شد. شهرداری شیراز به ۱۱ منطقه مستقل شهری، تقسیم شده و جمعاً مساحتی بالغ بر ۲۴۰ کیلومتر مربع را شامل می‌شود.

با تصویب شورای شهر شیراز و تأیید مجلس شورای اسلامی روز ۱۵ اردیبهشت به نام روز شیراز نامگذاری شده‌است. و به همین مناسبت، همه ساله برنامه‌های ویژه‌ای از طرف شهرداری شیراز، در این روز برگزار می‌گردد.

شیراز با شهرهای نانجینگ (چین)، پچ (مجارستان)، وایمار (آلمان)، چونگ چینگ (چین)، نیکوزیا (قبرس) و دوشنبه (تاجیکستان) پیوند خواهرخواندگی دارند.

آب وهوا

آب وهواي شیراز معتدل است و میانگین دما در تیرماه (گرم‌ترین ماه سال) ۳۰ درجه سانتی‌گراد، در دی‌ماه (سردترین ماه سال)، ۵ درجه سانتی‌گراد، در فروردین‌ماه ۱۷ درجه سانتی‌گراد و در مهرماه ۲۰ درجه سانتی‌گراد می‌باشد و میانگین سالانه دما ۱۸ درجه سانتی‌گراد است. میزان بارندگی سالیانه شهر شیراز ۳۳۷ میلی‌متر می‌باشد.

دين و زبان (گویش)

مردم شیراز مسلمان و شـیـعه مذهب هستند اما در این شهر مسلمانان اهل تسنن و اقلیت های یهودی، مسیحی و زرتشتی نیز زندگی می کنند. زبان مردم شیراز فارسی است و به زبان فارسی با لهجه شیرازی صحبت می‌کنند. از زمان آل بویه تا دوره قاجار فقط یک گونه لهجه شیرازی وجود داشته که هم‌اکنون به نام شیرازی اصیل شناخته می‌شود.
در شیراز لهجه های محله های قدیمی تفاوت اندکی داشته اند که به آنها لهجه شیرازی اصیل گفته می شود؛ در حالی که بین لهجه شیرازی اصیل و روستاهای قدیمی که از دوره پهلوی تا کنون با گسترش شهر جزء شیراز شدند تفاوت بیشتری وجود دار از جمله لهجه سعدی، پودونکی، گلکویی و قصردشتی که از لحاظ آهنگ نیز با لهجه اصیل شیرازی تفاوت هایی دارند. با اینکه تمامی لهجه‌های شیرازی از یک لهجه، یعنی لهجه اصیل سرچشمه می‌گیرند، اما اصطلاحاتی که در لهجه‌های منشعب وجود دارد گاهی باعث می‌شود که این تصور حاصل شود که این لهجه‌ها از ریشه با هم متفاوتند. در لهجه شیرازی تکیه بر حسب نوع کلمه روی هجاهای فارسی مختلف است یعنی با تغییر محلی تکیه معنا تغییر می کند برای مثال :

آقو با a کوتاه به معنی پدر و آقو باaa کشیده به معنای آخوند یا یک سید است. اصل کلی و عمومی در این گویش تلفظ هر چه ساده تر کلمات است به نحوی که عادت زبانی شیرازی ها ایجاب می کند. بنابراین اگر ما تمام اسامی ، افعال، قیود و …. این لهجه را بررسی کنیم، می بینیم ضمن این که درهر یک از این مقوله ها ساختار ثابتی دنبال می شود، هر جا عادت زبانی شیرازی ها ایجاب کرده، از آن ساختار ثابت عدول شده است برای مثال اغلب کلماتی که در فارسی رسمی به مصوت بلند ( a = ا ) ختم می شوند در گویش شیرازی به مصوت کوتاه( o= ـُ ) ختم می شوند مانند با : بو، بالا : بالو، بابا : بابو، حالا : حالو، کاکا: کاکو .

«و» به عنوان حرف تعریف (معرفه ساز) به کار می‌رود و نقش آن همانند the در زبان انگلیسی و «الـ» در زبان عربی است. قاعده دستوری «و معرفه ساز» در شیرازی دقیقاً مانند کاربرد «این»، «آن» در دستور زبان فارسی است. برای اسم خاص و اسم اشیاء یا اشخاص واحد مانند «حافظ» یا «سعدی» یا «فلکه گاز» که در دستور زبان فارسی حرف تعریف نمی‌گیرند کاربرد «و» نیز دیده نمی‌شود، بنابراین ترکیباتی نظیر «حافظو» یا «سعدیو» یا «فلکه گازو» را شیرازی‌ها هیچگاه به کار نمی‌برند

تمام کلمات مذکور چه به تنهایی و چه درترکیب با سایر کلمات این تغییر رادارند، اما کلماتی مانند پا، شفا با آنکه به مصوت بلند (a ) ختم می شوند به تنهایی تغییر را نمی پذیرند و فقط در ترکیب با سایر کلمات مصوت بلند پایانیشان تبدیل به مصورت کوتاه (o) می شوند. مثلاً : شفا اگر موصوف یا مضاف واقع شود می شود شفُ مصوت بلند (u) (او ) در آخر کلمه به عنوان معرفه ساز به کار می رود.

( مداد _ مدادو ) ( کتاب _ کتابو ) ( گاو_ گاوو).

همین مصوت معرفه ساز در کلماتی که به هاء بیان حرکت ( هاء غیر ملفوظ ) ختم می شوند. پس از حذف مصوت کوتاه(e) ( -ِ ) در آخر کلمه به (ow) تبدیل می شود :

( نامه _ نامو ) (شیشه _ شیشو ) ( خونه_ خونو) (شونه _ شونو)

در مورد صرف افعال، پیروی از دستور زبان رسمی معمول است و بازهم هر جا عادت زبانی شیرازی ایجاب کرده، صامت یا مصوتی دگرگون شده است .

(بشکن _ بوشکون ) ( می جویم _ موجورم )

ضمیر های اشاره ( این ) و ( آن) درگویش شیرازی به ( ای ) و (او) و جمع آنها به ( اینا) و ( اونا) تغییر پیدا می کند .ضمایر مفعولی مرا( من) ، ترا( تر)، مارا ( مار)

ها در آخر کلمه بعد از الف در لهجه شیرازی از تلفظ ساقط می شوند:

(چاه_ چا) ( روباه _ روبا) ( شاه _ شا )( ماه _ ما )

(b = ب ) در آخر بعضی کلمات دو حرفه در گویش شیرازی تبدیْ به (ow) می شود.

( آب _ او ) ( تب _ تو ) ( لب _ لو ) می شود.

درتعدادی از کلمات که وسط آنها الف است موقع تلفظ الف تبدیل به واو می شود:

(ارزان_ ارزون ) (تکان _ تکون ) ( جان_ جون )

در شیراز هنوز مردم محله های قدیمی تر بیشتر به لهجه شیرازی سخن می گویند تا بقیه مردم مثلاً لهجه کسبه و اهالی دروازه سعدی، لب آب، دروازه قصاب خانه، دروازه شاه داعی الله …. تفاوت آشکار با لهجه اهالی و کسبه نقاط دیگر شهر دارد.

پوشش گياهي و نمونه جانوری

پوشش گياهي اين منطقه از نوع معتدل است. پوشش گياهي آن در رديف مراتع متوسط قرار دارد و درختان و درختچه هایی همچون بنه (پسته وحشی )، بادام وحشی، کیکم، زیتون، ارس، داغداغان، ارژن، زالزالک، گیاهان مرتعی، درمنه و گونه های علفی یکساله و … . گونه های شاخص جانوری شامل پلنگ، گرگ، گراز، کفتار، کاراکال، گربه وحشی، روباه معمولی، تشی، سمور سنگی، قوچ و میش وحشی، کل و بز وحشی، آهو و … و نيز پرندگاني از جمله کبک، تیهو، کبوتر جنگلی، قمری دارکوب، چک چک، هد هد، سنگ چشم، کمر کلی، سبز قبا، کلاغ زاغی، خانواده گنجشک، زنبور خوار، پرندگان شکاری و…  همچنين از خزندگان انواع مارها، سوسمارها و لاک پشت را می توان نام برد که در منطقه زندگي مي کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *